همزمانی و درزمانی در شعر امروز ایران (بر پایه ی شعرهای نیما یوشیج)
پایان نامه
- دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی - دانشکده هنر و معماری
- نویسنده ایمان رییسی
- استاد راهنما حمید رضا شعیری فرزان سجودی
- تعداد صفحات: ۱۵ صفحه ی اول
- سال انتشار 1391
چکیده
زبان شناسی به عنوان یک علم، در سیر و روند تاریخی اش دچار تغییرات و تحولاتی بنیادین شده است. این تغییرات و تحولات خود را در نحله هایی به ظهور رسانیده، که هر یک از آنها دارای کارکردها و وظایف و رویکردهای متفاوتی از یکدیگر هستند، که سبب بازشناختشان از هم می شود. از مهمترین مراحل در این سیر تاریخی عبور از مرحله ی ساختگرایی (1960-1970) به مرحله ی گفتمانی (1970-1980) می باشد. گذار از زبان شناسی ساختگرا به نشانه – معناشناسی گفتمان، گذار از بررسی های فنی و مکانیکی و رسیدن به نشانه- معناشناسی سیال و پویا است، که خود فرایند تغییر معنا را به همراه دارد. سیالیت و پویایی موجود در معنا، طبق فرایندی انجام می شود که ابعاد مختلف گفتمانی را در خود پذیرا می شود. این ابعاد می تواند عاطفی، شناختی، زیبایی شناختی و غیره باشد، که هر یک از آنها در فرایند گفتمانی عوامل مختلفی را در معنابخشی دخیل می دارند که سبب می شود تفاوتهای بنیادینی در معناهای همزمانی و درزمانی گفته و به تبع آن گفتمان حاصل آید. از سویی، شعر امروز ایران نیز گذار از شعر سنتی و کلاسیک و رسیدن به شعر نو نیمایی با گرایشهای منشعب شده از آن می باشد. بر این اساس پژوهش حاضر کوشش می نماید با توجه به رویکرد همزمانی و درزمانی به بررسی تحولات و تغییرات زبانی در شعر نیما بپردازد، و در این راستا با نگاه ویژه به زبان شناسی و نشانه- معناشناسی گفتمان برای دستیابی به اهداف مورد نظر خود تلاش می کند. پژوهشگر برای پاسخگویی به سوالات و رسیدن به اهداف پژوهش از منابع و اسناد کتابخانه ای، شامل کتاب ها، مقاله ها، پایان نامه ها و مجلات، و رجوع به شعرهای نیما برای جمع آوری داده ها، و از روش تحقیق کیفی با رویکرد تحلیلی و توصیفی برای تجزیه و تحلیل شعرها استفاده نموده است. نتایج حاصل حاکی از آن است که بر اساس رویکرد همزمانی و درزمانی، می توان شعر نیما را در قالب استعاره با تمام کارکردها و وابسته هایش، هنجارگریزی ها و قاعده افزایی، از زبان شناسی ساختگرا تا نشانه معناشناسی گفتمان مورد بررسی قرار داد تا معناهایی تازه و نو از شعر به دست آورد. چنانچه از دیدگاه گفتمانی شعر نیما ما را با فرایند روایی با ویژگی های کنشی و فرایند شوشی با ویژگیهای عاطفی و تنشی مواجه می سازد.
منابع مشابه
کنایه در شعر نیما یوشیج
کنایه، یکی از شگردهای بیان غیر مستقیم و تصویرساز هنری و از عناصر چهارگانۀ فنّ بیان است که از نظر لفظ و معنای ظاهری، در محور همنشینی و از نظر معنای پوشیده و دور، در محور جانشینی کلام قرار دارد. در حقیقت اوج غرابت و زیبایی واقعی هر کنایه، همانند هر تصویر خیالی دیگر در تازگی آن است. برخی از کنایه ها به دلیل استعمال بیش از حد، در شمار کنایه های قاموسی درآمده اند و معنایی تثبیت شده و مشخّص دارند. در ش...
متن کاملشهر و روستا در شعر نیما یوشیج و بدر شاکرالسّیّاب
در دوران معاصر، عصر مدرنیته و پیچیدگیهای زندگی شهری، شاعران بهویژه آنان که از روستا مهاجرت کردهاند نگاهی متمایز به شهر و سکونت در آن داشتهاند. نیما یوشیج و بدر شاکر السّیاب دو شاعر بزرگ نوگرای معاصر ایران و عراق نیز از آن جملهاند. شباهتهای فرهنگی، اجتماعی و سیاسی کشورهای دو شاعر مذکور در آن دوره و نیز شرایط مشابه زیستی، سبب ایجاد شباهتهای بسیاری در سرودههای این دو بوده است. این پژوهش برآ...
متن کاملمقایسه ی تطبیقى نمودِ فقر و تهیدستى در شعر نیما یوشیج و نازک الملائکه
در فایل اصل مقاله موجود است.
متن کاملبررسی تطبیقی اسطوره در شعر صلاح عبدالصبور و نیما یوشیج
مقایسه ادبیات دو ملت که از نظر زبان و فرهنگ و مسایل اجتماعی و ... با هم تفاوت دارند به کشف مشترکات و تفاوتهای بین دو ملت میانجامد و همین باعث میشود ما دریابیم که دو شاعر علیرغم تفاوت زبان و فرهنگ و اجتماعشان تا چه میزان در محتوا و مشترکات روحی شبیه هستند. در راستای این نگرش، اسطوره پردازی و استفاده از نماد در شعر دو شاعر تازی و پارسی- صلاح عبدالصبور و نیما یوشیج- مورد بر...
متن کاملنماد و خاستگاه آن در شعر نیما یوشیج
استفاده از سمبول با زمینه اجتماعی در شعر، معاصر بوسیله نیمایوشیج با سرودن شعر ققنوس در سال 1316 شروع شد و پس از او پیروان جدی و توانمندی پیدا کرد. با تأمل و تدبر در شعر نیما؛ بویژه اشعاری که پس از سال مذکور سروده شده، میتوان بخوبی خاستگاه و سرچشمه نمادهای شعری وی را یافت. سرچشمه اصلی نمادهای وی نخست طبیعت و جلوههای گوناگون آن است که شامل عنصر زمان، مکان، برخی عناصر اربعه، پرندگان، جانوران، جن...
متن کاملبررسی تطبیقی اسطوره در شعر صلاح عبدالصبور و نیما یوشیج
مقایسه ادبیات دو ملت که از نظر زبان و فرهنگ و مسایل اجتماعی و ... با هم تفاوت دارند به کشف مشترکات و تفاوتهای بین دو ملت میانجامد و همین باعث میشود ما دریابیم که دو شاعر علیرغم تفاوت زبان و فرهنگ و اجتماعشان تا چه میزان در محتوا و مشترکات روحی شبیه هستند. در راستای این نگرش، اسطوره پردازی و استفاده از نماد در شعر دو شاعر تازی و پارسی- صلاح عبدالصبور و نیما یوشیج- مورد بر...
متن کاملمنابع من
با ذخیره ی این منبع در منابع من، دسترسی به آن را برای استفاده های بعدی آسان تر کنید
ذخیره در منابع من قبلا به منابع من ذحیره شده{@ msg_add @}
نوع سند: پایان نامه
دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی - دانشکده هنر و معماری
کلمات کلیدی
میزبانی شده توسط پلتفرم ابری doprax.com
copyright © 2015-2023